قصه 19

قصه‌ شماره 19 #ننه_سرما

ننه‌سرما رفت بالای کوه و انقدر زل زد به شهر تا دق کرد از آب شدن بچه‌هاش... . نقره تا میومد، انگار تابستون می‌شد تو دل برفک... . نوزدهمین شماره از «قصه‌های دهه‌شصتی» به روایت میثم محمدی

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آمار بازدیدکنندگان

344412
امروزامروز299
دیروزدیروز163
هفته جاریهفته جاری686
ماه جاریماه جاری3476
آمار کلآمار کل344412

   logo-samandehi